loading...
king-----------پادشاه
sadra بازدید : 304 جمعه 03 آذر 1391 نظرات (0)

مقدمه ای از کتاب :
بابام میلیاردر بود از اونا که توپم نمی تونست تکونش بده حساب بانکی پر و پیمونشو ندید بگیری حدود سه چهار هزار میلیارد مال و منال داشت وقتی اسم امیر شایان فر می اومد همه تا کمر خم می شدت و در خدمت گذاری آماده آیت برادرم پنج سالی از خودم بزرگتر بود فوق لیسانس مدیریت بازرگانی داشت و به چند زبان دنیا مسلط بود . مدیر عامل یکی از شرکتای بابا بود . بعد از مرگ مادرم تنها همدم و یاورم آیت بود طوری که همه جا و هر لحظه مراقبم بود و نمی ذاشت آب تو دلم تکون بخورد منم بعده تموم شدن دبیرستانم کلا بیخیال درس و کالج شدم و وقتمو با رفتن به کلاسای مختلف می گذرندم . از سن دو سالگی به همراه خانواده ام به انگلستان رفته بودم و حالا بعد هجده سال یعنی تو سن بیست سالگی به ایران برگشتم . وطنم جایی که عاشقشم ..........

دانلود کتاب رمان آیت من

sadra بازدید : 157 پنجشنبه 02 آذر 1391 نظرات (0)

عنوان : کتاب بانوی سرخ
نویسنده : مهرسا - م
نوع : رمان
زبان : فارسی
نوع فایل : PDF
تعداد صفحات : ۳۹۰
حجم : 5.20 مگابایتدانلود کتاب رمان بانوی سرخ

گزیده ای از کتاب :
چشمام و بسته بودم مثل همیشه که از زندگی و ادماش خسته بودم پلکهام و محکم تر روی هم فشار دادم دلم می خواست وقتی چشمام و باز میکنم و تو اینه به خودم نگاه انداختم همه چیز عوض شده باشه . زمزمه وار با خودم تکرار کردم یک .. دو .. سه .. پلکام و اروم باز کردم . نگاهم توی تنها آینه ای که داشتم افتاد آینه کوچکی که توی کشوی میزم قایم کرده بودم نا امید بودم آینه چیز جدیدی بهم نمی گفت بغض کردم دوباره اشکام روی گونم سرازیر شد .......

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    پیوندهای روزانه
    ادرس جدید سایت
    آمار سایت
  • کل مطالب : 392
  • کل نظرات : 13
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 9
  • آی پی امروز : 193
  • آی پی دیروز : 20
  • بازدید امروز : 745
  • باردید دیروز : 22
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 767
  • بازدید ماه : 949
  • بازدید سال : 13,066
  • بازدید کلی : 546,851